محرم و صفری که امام خمینی (ره) از آن بهعنوان کانون حیات اسلام یاد کرده بود، با گذشت بیش از چند دهه، همچنان همان رنگ و بویی را دارد که در اوایل انقلاب داشت؛ هویت انسانها و شیعیان را معنا میبخشد و آن را تقویت هم میکند.
ماه محرم و شهید عزیز این ماه، قبلهگاه قلوب است؛ مغناطیسی است که همه را به خود جلب و متحد میکند. به حرکات و جنبوجوشها در هر خواستگاه و مکانی، سمتوسوی حسینی میدهد.
ماه محرم و اقامه عزا برای سیدالشهدا فرصتی برابر است، فقر و غنی، پیر و جوان و سیاهوسفید نمیشناسد؛ محرم و امام حسین علیه اسلام برای همه یکسان است، هرکسی که حب ولایت و امامت را در دل داشته باشد، آزاد باشد یا اسیر و دربند، فرقی نمیکند؛ دلبسته و شیفته امام میشود و با نوای حسین فاطمه، چشمانش و تر و لب و زبانش به ذکر مصیبت سیدالشهدا و آل الله، مشغول میشود.
عـزاداری بـرای سیدالشهدا علیه اسلام یکی از بزرگترین مصادیق بزرگداشت شعائر الهی است و در حقیقت یکی از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بهحساب میآید، امتیازی که گویا از چشمه پرفیض نورانیّت و معنویّت عاشورا سرمشق میگیرد و تا قیام حضرت حجت ابن الحسن علیهالسلام، ادامه دارد.
در آستانه ماه محرم، همه شهرها و روستاها، مساجد و تکایا، معابر و خیابانها از ماتم امام حسین علیهالسلام و یاران باوفایش، سیاهپوش میشوند.
شیفتگان حضرت اباعبدالله با ذکر مصیبت و سیر در فرهنگ حسینی، گریه و اشک بر امام مظلومان سعی میکنند تا شفاعت فرزند زهرا نصیبشان شود و درهای بهشت به روی آنها گشوده شود؛ درهایی که نهتنها فقط آزادمردان بلکه زندانیان و کسانی که دربند هستند بیشتر آن را درک میکنند؛ زندانیانی همچون زندانیان گیلانی.
در زندانهای گیلان گرچه افرادی به سبب ارتکاب جرائم دربند و از فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی آنها ممانعت میشود اما عشق به امام حسین علیهالسلام و آماده شدن برای اقامه عزای حسینی چهبسا در قیاس با بسیاری از افراد و مکانها، پاکتر و دلدادگی و شیفتگی دربندها، بهمراتب بیشتر هم هست.
زندانیان گیلانی در سراسر زندانهای استان طی روزهای اخیر هر چه سیاهی داشتند، بر درودیوار کوبیده و خود را محیای اقامه عزا کردهاند؛ با نصب هر تیکه پارچه سیاه و کتیبه شهدای محرم، خود گریسته و یا گریاندهاند. روضه خوانده و بر سینه کوبیدهاند و با یاد اسارت خاندان آل الله، رهایی هرچه سریعتر خود را از خداوند متعال و سیدالشهدا، مسئلت کردهاند.
زندانیهای زندانهای گیلان، عشق و ارادت آنها به سیدالشهدا و دلدادگیهای آنها به اسرای کربلا بهحق ثابت کرده است که قلوب مؤمنین از شهادت امام حسین علیهالسلام حرارت و گرمایی دارد که هیچگاه سرد و خاموش نمیشود؛ حتی اگر دربند باشند و از لذتهای اجتماعی محروم باشند.
در زندانهای گیلان، خواسته همه زندانیان از سیدالشهدا هنگام نصب کتیبهها و پارچههای سیاه، آزادی است و اشکشان برای ندامت از گناه، رهایی از حقالناس یا درخواست رأفت خداوند برای بخشش مردم.
چهره زندانیان دربند، هنگام نصب کتیبه و پارچه سیاهها نشان میدهد که جسمشان در زندان و است و دلشان به حسینیه و تکیه و مسجد محل پرکشیده است؛ به دلشان هم که رجوع کنید، درک میکنید که بیش از هرزمانی آنها مشتاقاند تا در کنار هم دستهایها و هممحلیهای خود برق عزا را به پا کنند و لباس سیاه خود را بپوشند و بر سر و سینه خود از غم و مصیبت امام حسین و اولادش، بکوبند، خدایا آزادگی و جاودانگی را بهحق امام حسین علیهالسلام به همه بندگان اسیرت عطا بفرما.
منبع :خبرگزاری فارس
نظر شما